نام کتاب : اختراع هوگو کابره
نویسنده : برایان سلزنیک
مترجم : رضی هیرمندی
نشر : افق
"ایزابل پرسید: "این چیه؟"
-این همون اسباببازیه که موقع دزدیدنش پدرخواندهات مچم رو گرفت. وقتی از دستم افتاد و شکست، مجبورم کرد درستش کنم. نمیدونم چرا این رو نگه داشت.
ایزابل گفت: "لابد دوستت داشته. خونه، توی کمدش، تموم نقاشیهایی رو که بچگیهام براش کشیدهام، نگه داشته."
هوگو لبخند زد و آن وقت ایزابل موش را کوک کرد. دوتایی تماشایش میکردند که چهطور روی پیشخان جست و خیز میکرد.
هوگو به توصیف پدرش از آدم آهنی فکر کرد و از ایزابل پرسید: "هیچ دقت کردهای که تمام دستگاههای ماشینی به یک علتی ساخته شدهان؟ ماشین ها رو برای این میسازن که آدم رو بخندونن، مثل همین موشه؛ یا این که وقت رو بهت بگن، مثل ساعت؛ یا شگفتزدهات کنن، مثل آدمآهنی. برای همینه که از دیدن یک دستگاهِ خراب همیشه بفهمی نفهمی غصهام میشه، چون دیگه نمیتونه کاری رو که برای اون هدف ساخته شده، انجام بده."
ایزابل موش را برداشت، کوکش کردو دوباره روی پیشخان گذاشت.
هوگو دنباله ی حرف خود را گرفت: "شاید وضع آدم ها هم همینجور باشه. وقتی در زندگی، هدفت رو از دست بدی... به این میمونه که شکستی و خراب شدی."